زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه
 

معرب و مبنی





اگر حرکت حرف آخر کلماتی در نقش‌های متفاوتی که می‌پذيرند، تغيير کند، به آن‌ها «معرب» و اگر تغيير نکند، به آن‌ها «مبنی» می‌گويند.


۱ - مقدمه



انسان برای رساندن مقصود خود، الفاظی را کنار هم قرار داده و تشکیل کلام می‌دهد که نقش هر کلمه در کلام می‌تواند متفاوت باشد و این تفاوت‌های موجود در جایگاه کلمه، گاه با تغییر حرکات و حروف مشخص می‌شود که علم نحو متکفل بیان آن است.
[۱] عصاری، محمودرضا، مفاهیم علم نحو (۱)، ص۲۱، قم، جامعة المصطفی العالمیة، چاپ اول، ۱۳۸۸ ش.


۲ - تقسیم کلمات باعتبار قابلیت تغییر



با این وجود، در برخی از اقسام کلمه «اعم از اسم، فعل، حرف.» قابلیت چنین تغییری وجود نداشته و در نقش‌های مختلف، حرکات و حروفشان ثابت است. از این‌رو؛ کلمات به اعتبار «قابلیت تغییر» و «عدم قابلیت تغییر» به دو قسم «مُعرب» و «مبنی» تقسیم شده است. به کلماتی؛ مانند «الله» و «النبیّون» که در نقش‌های مختلف، حرکات و حروف آخر آنها تغییر می‌کند، «معرب» و به این تغییرات «اعراب» گفته می‌شود. کلماتی؛ مانند «هذا» که در نقش‌های مختلف، تغییری در آخر آنها صورت نمی‌گیرد، «مبنی» بوده و به این ویژگی تغییرناپذیری، «عدم تغییر آخر کلمه در نقش‌های مختلف.» «بناء» گفته می‌شود.
[۲] عصاری، محمودرضا، مفاهیم علم نحو (۱)، ص۲۳، قم، جامعة المصطفی العالمیة، چاپ اول، ۱۳۸۸ ش.


۳ - مبنی شدن کلمات



گاهی اصلی و گاهی عارضی می‌باشد؛ مثلاً اصل در حروف و افعال، مبنی بودن و اصل در اسماء معرب بودن است. ولی گاهی اسماء نیز به خاطر شباهت پیدا کردن به حروف از قبیل شباهت وضعی، «یعنی اسم مانند اغلب حروف، به صورت یک حرفی و یا دو حرفی وضع شده باشد.» «مانند «ت» در «ضربت» و «نا» در «ضربنا.» معنوی، «یعنی یک اسم متضمّن معنای حرف باشد.» «مثل «متی» که متضمّن معنای «ان شرطیه» است.» استعمالی «یعنی یک اسم هم‌چون حروف استعمال شود.» «مثلاً عمل کند ولی معمول واقع نشود.» «مانند اسماء افعال‌.» و افتقاری «یعنی یک اسم هم‌چون حروف، در افاده معنا محتاج جمله باشد.» «مانند موصولات.» مبنی می‌شوند.
[۳] آل بویه، علی، ترکیب، ترجمه و تلخیص مطالب الفیة ابن مالک‌، ص۳۰ - ۳۱، قم، عالمه، چاپ اول، ۱۳۸۳ ش.


۴ - اصل در مبنیات



اصل در مبنیات، «اعم از اسم و فعل و حرف.» نیز مبنی بر سکون بودن است و گاهی نیز از این اصل عدول شده و برخی از کلمات، مبنی بر کسر یا ضم یا فتح می‌شوند.
[۴] آل بویه، علی، ترکیب، ترجمه و تلخیص مطالب الفیة ابن مالک‌، ص۳۱، قم، عالمه، چاپ اول، ۱۳۸۳ ش.
چنان‌چه ابن مالک گفته:
و کلُّ حرفٍ مستحقٌّ للبناء و الاصل فی المبنی اَن یُسَکِّنا ••• و منه ذو فتح و ذو کسر و ضم کَاَینَ اَمسِ حیثُ و الساکن کَمْ
[۵] سیوطی، عبد الرحمن بن ابی‌بکر، البهجة المرضیة علی الفیة ابن مالک، ‌ تعلیقه: حسینی دشتی، مصطفی، ص۲۴، قم، اسماعیلیان، چاپ نوزدهم، بی‌تا.


۵ - تفاوت معرب و مبنی



بنابراین، برخی از حروف، از اصل کلی در مبنیات عدول کرده و مبنی بر فتح، «مانند حروف مشبهه بالفعل از قبیل.» «اِنَّ، اَنَّ، لعلَّ و....» یا کسر «مانند لام جاره.» یا ضم «مانند «مُنذُ» از حروف جاره.» خواهند بود اما تفاوتشان با کلمات معرب این است که تغییر آخرشان حرکت اعرابی به سبب عامل نیست، بلکه حرکت بنایی و غیر قابل تغییر است که در تمام حالات مختلف به همان حرکت باقی خواهد بود.

۶ - نکته ضروری



در پایان توجه به این نکته نیز ضروری است که گاه حرکت بنایی کلمات مبنی نیز تغییر می‌کند و البته –بر خلاف کلمات معرب- این تغییر حرکت، ناشی از عوامل و جایگاه کلمه در جمله نیست، بلکه ناشی از دلایلی چون «التقای ساکنین» و...، است. به عنوان نمونه، حرف «مِنْ» مبنی بر سکون است، اما اگر بعد از آن اسمی با الف و لام بیاید، به صورت مفتوح «مِنَ ال...» ادا می‌شود.

۷ - پانویس


 
۱. عصاری، محمودرضا، مفاهیم علم نحو (۱)، ص۲۱، قم، جامعة المصطفی العالمیة، چاپ اول، ۱۳۸۸ ش.
۲. عصاری، محمودرضا، مفاهیم علم نحو (۱)، ص۲۳، قم، جامعة المصطفی العالمیة، چاپ اول، ۱۳۸۸ ش.
۳. آل بویه، علی، ترکیب، ترجمه و تلخیص مطالب الفیة ابن مالک‌، ص۳۰ - ۳۱، قم، عالمه، چاپ اول، ۱۳۸۳ ش.
۴. آل بویه، علی، ترکیب، ترجمه و تلخیص مطالب الفیة ابن مالک‌، ص۳۱، قم، عالمه، چاپ اول، ۱۳۸۳ ش.
۵. سیوطی، عبد الرحمن بن ابی‌بکر، البهجة المرضیة علی الفیة ابن مالک، ‌ تعلیقه: حسینی دشتی، مصطفی، ص۲۴، قم، اسماعیلیان، چاپ نوزدهم، بی‌تا.


۸ - منبع


سایت اسلام کوئیست، برگرفته از مقاله «معرب و مبنی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۴/۲۵.    
]]





آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.